دوستان عزیز، خواهران و مادران گرامی
به نمایندگی از جمعیت انقلابی زنان افغانستان از حضور گرم همه تان در محفل امروزی تشکر میکنیم. امروز ما اینجایم تا از سالروز شهادت رهبر گرانمایه خود مینا یادبود نماییم. مینا رهبر و بنیانگذار جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا) ۲۹ سال قبل در همین روز بنابه توطئه دستگاه جاسوسی دولت دستنشانده خلق و پرچم (خاد) و به همکاری گلبدین خاین به شهادت رسید. مینا عزیز از بین ما رفت اما سازمان رزمنده و انقلابی مثل (راوا) را به ما به ارث گذاشت، سازمانی که در ظلمانیترین دورههای تاریخ کشور ما مانند شمع فروزان نورافشانی نموده و جوانههای امید به رهایی را در دل صدها زن و مرد این مرز و بوم زنده نگه داشته است.
اعضای (راوا) بعد از شهادت مینا به راه و آرمان وی وفادار مانده و به مبارزه قاطع با دشمنان داخلی و خارجی مردم ما تاکید داشته اند. در فراز و نشیب این مبارزه بود که (راوا) به یک تشکل پربار و مطرح چه در سطح افغانستان و چه در سطح دنیا تبدیل شد. لیکن ما نباید فراموش کنیم که هرچه امروز (راوا) دارد نتیجه تلاشها و زحمات شباروزی مینای گرامیست. زندگی و کار مینا مالامال از درسگیری و تجربه است که ما به عنوان راهیان راه وی باید از آن بیاموزیم. مینا در بدترین و اختناقیترین شرایط (راوا) را بنیان نهاد و برای سازماندهی و جلب هرچه بیشتر زنان و دختران شب و روز نمیشناخت. وی با زندگی شخصی و درگیریهای خانوادگی خود وداع کرده بود و یگانه دخترش را به خانواده دیگر سپرد تا سرپرستی و رسیدگی به او مانع کار و مبارزهاش نگردد. باوجودیکه در گذشته از زندگی خوب برخودار بود اما بعد از آن که به آگاهی انقلابی دست یافت و همت به مبارزه برای رهایی ستمدیدگان بخصوص زنان دربند کشور ما نمود، با حداقل امکانات زندگی میکرد. مینا از ادامه تحصیل در پوهنتون صرف نظر کرد زیرا نه فرصت آن را داشت و نه آن را باارزشتر از مبارزه برای آزادی و استقلال کشور و مردمش میدانست. وقتی به پاکستان مهاجرت کرد مثل صدها زن و مرد روشنفکر دیگر افغان چانس رفتن به کشورهای غربی و دستیابی به زندگی بدون دردسر را داشت، اما وی به همه اینها لگد زد و زندگیش را وقف کار برای زنان و کودکان مهاجر و تهیه امکانات برای مبارزین کرد که در داخل افغانستان در جبهات علیه اشغالگران روسی میجنگیدند.
خواهران گرامی
راه و آرمان مینا خیلی سترگ ودر عینحال پر از مخاطره است. اعضا (راوا) بعد از شهادت وی با گرفتن ریسکهای فراوان به مبارزه و راه وی ادامه دادند. مبارزه قاطع (راوا) باعث گردید تا ما از سوی دشمنان گوناگون مورد حمله قرار گیریم. گروههای جهادی و طالبی همیشه (راوا) را دشمن درجه یک خود قلمداد کرده و به ما تاخته اند. نام اعضای (راوا) بارها در صدر لیست سیاه طالبان وحشی بوده است. سیاف جنایتکار چند بار گفته است که (راوا) جهاد و مجاهدین را بدنام ساخته است. اعضای (راوا) بارها از سوی بنیادگرایان زنستیز به مرگ تهدید شده اند.
دوستان عزیز، به یاد داشته باشیم که این تهدیدها هرگز ما را از راه مبارزه دور نخواهد کرد. ما هرگز راه بجا مانده مینا گرامی را رها نخواهیم کرد. ما وجود و زنده ماندن خویش را در همین مبارزه قاطع میدانیم. در شرایط فعلی اگر چهرههای کثیف جنایتکاران جهادی و طالبی را افشا نکیم؛ اگر دولت فاسد وحشت ملی را هدف قرار ندهیم؛ اگر ماسک روشنفکران خودفروخته و جاسوس را ندریم؛ اگر دستان خونین امریکا متجاوز و اشغالگر را رو نکنیم و از جنایات آن در افغانستان و سایر نقاط دنیا نگوییم به یک سازمان محافظهکار و بیارزش تبدیل خواهیم شد که بود و نبود ما برای مردم افغانستان مهم نخواهد بود.
خواهران و مادران گرامی
کشور ما بدترین روزهای تاریخ خود را پشت سر میگذراند، مردم ما در چنگال خاینان جهادی، طالبی، دولت دست نشانده و فاسد غنی و عبدالله و متجاوزین امریکایی گیر مانده اند. رهایی و خلاصی شان از این وضعیت نیاز به پیکار قاطع و نترس دارد. امروز این کار و پیکار بر شانههای سازمان ما و دیگر تشکلّهای دموکرات و انقلابی کشور سنگینی میکند.
وضع زنان افغانستان بدتر از زنان هر کشور دیگریست. تحت حاکمیت دولت خاین وحشت ملی زنان افغان همانند دوران حاکمیت کرزی خرد و خمیر میشوند. خشونت علیه زنان در این سرزمین بیداد میکند. زنان کشور ما سال نو خود را با یک فاجعه باور نکردنی آغاز نمودند، دو روز قبل از نوروز فرخنده توسط اوباشان خادی – جهادی در شهر کابل پرپر شد. در طول این سال رخشانه در غور توسط طالبان وحشی سنگسار شد؛ تبسم را سر بریدند. ده هامورد تجاوز جنسی به زنان و حتی دخترکان کم سن و سال در سرتاسر کشور اتفاق افتاده است. گوش و بینی زنان بریده شده است.
در این میان زنان سرکاری و پارلماننشین فقط مصروف زد و بندهای کثیف برای پر کردن جیبهای خود اند و بس. اینان کوچکترین کاری برای زنان افغان انجام نداده اند. بناء ما و شما هرگز از اینان که به مثابه گدیگکهای امریکا و دولت دستنشانده آن اند، انتظار کار جهت تغییر مثبت در وضع زنان افغان را نداریم.
اشغالگران امریکایی جهت توجیه تجاوز شان به افغانستان گروهی از زنان و مردان خودفروخته را در خدمت گرفتند تا طوطیوار حضور نظامی و سیاسی امریکا را در کشور ما تبلیغ نمایند. اما واقعیت همین است که امریکا رفاه و خوشبختی را به هیچ کشور به ارمغان نداده است. به هر جا که پا این کشور و نیرو نظامی آن می رسد فقر، بدبختی، جنگ، اختلافات قومی، مذهبی و فساد راه مییابد. در ۱۵ سال گذشته امریکا و سایر کشورهای غربی با حضور شان کشور ما را بیشتر از هر زمانی دیگر به پرتگاه نیستی بردند. از دیگر موارد اگر بگذریم فقط گزارش اخیر «سازمان شفافیت بینالمللی» که چندی قبل منتشر شد نشان میدهد که افغانستان سومین کشور فاسد دنیاست. بعد از سومالیا فقیرترین کشور در جهان است با نرخ بالای بیکاری و بیسوادی چه در سطح منطقه و چه در سطح دنیا. از حدود سی ملیون نفوس کشور سه ملیون آن معتاد میباشد. فاسدترین و عقبماندهترین سیستم آموزشی و صحی را دارد، شاهد هستیم که هموطنان بیچاره و مریض ما عقب شفاخانههای پاکستان، ایران و هند سرگردان اند.
بسیار واضح است که حاکم نمودن جنایتکاران مانند فهیم، قانونی، عبدالله، بسمالله خان، محقق، خلیلی، فاروق وردک، کریم خرم، سیاف، صلاح الدین ربانی، اسماعیل، علومی، ظاهر قدیر و دیگر سرجنایتکاران باعث گردید که افغانستان به فاسدترین، ناامنترین و مافیاییترین کشور دنیا مبدل شود.
در جریان کمپاینهای انتخاباتی سران دولت وحشت ملی وعدههای فراوانی به مردم ما دادند اما امروز با گذشت دو سال تشت رسوایی شان به زمین خورده و چهرههای نجس شان به مردم ما بیشتر افشا شده است. مردم افغانستان آرام آرام به آگاهی نسبی سیاسی رسیده اند، حرکتهای اخیر مثل اعتراضات بخاطر کشته شدن فرخنده و تظاهرات بیسابقه در محکومیت سربریدن هفت هموطن هزاره ما، نشان دهندهی این آگاهی است. مردم ما دشمنان واقعی خود را شناسایی میکنند و گول عوامفریبیهای آنان را دیگر نمیخورند.
ما قویا معتقدیم که یگانه راه حل و بیرون رفت از وضعیت فعلی قیام سرتاسری مردم ماست. این قیام و پیکار در صورت به موفقیت خواهد انجامید که از سوی یک سازمان انقلابی با کدرهای نترس رهبری گردد. بناء باید بگوییم که وظیفه ما و شما بسیار خطیر و در عینحال واضح است، سازماندهی و رهبری قیام ملت ما علیه اشغالگران امریکایی و نوکران و جاسوسان داخلی شان. البته باید این را هم بگویم که این امر کار سادهی نیست، این کار قربانی، از خودگذری، شهامت و هوشیاری میخواهد. برای پیشبرد این کار هر کدام ما باید میناوار کار و زندگی کنیم. از مینا بیاموزیم و زندگی او را سرمشق قرار دهیم.