زنان افغانستان یکسال دیگر را در زیر یوغ اشغالگران، حاکمیت دولت جهادی ـ مافیایی و وحشت طالبی گذراندند که نتیجه آن ازدیاد فقر، بیخانمانی، مهاجرت، از دست دادن عزیزان، خشونت خانوادگی، تجاوز جنسی، خودسوزی، مرگ و میر بالای مادران و کودکان در هنگام ولادت، و صدها بدبختی دیگر بود.
براساس آمارهای داده شده از سوی سازمان ملل متحد در سال قبل حدود پنجهزار مورد خشونت علیه زنان در کشور ثبت گردیده است در حالی که رقم اصلی چیزی به مراتب بالاتر میباشد. در ده سال گذشته افغانستان اشغال شده توسط ناتو و امریکا دوزخی برای زنان و دختران نوجوانی بود که مورد تجاوز یا تجاوز گروهی قرار گرفتند. طبق گزارش «اتحادیه اروپا» در زندانهای زنانه افغانستان دهها زن قربانی تجاوز جنسی، بنام «مجرم» زندانی هستند؛ تجاوزگران مقامات بالای دولت یا وابستگان آنان اند که قضای فاسد افغانستان با چند ملای عصر حجر توانایی مقابله و محاکمه آنان را ندارند. «سازمان مادران جهان» در گزارشی که در ٢٠١١ منشتر کرد میگوید که هرروز ٥٠ مادر در هنگام ولادت در افغانستان جان خود را از دست میدهند؛ فاجعه خاموشی که کنج ذهن هیچ از یک از مقامات خاین دولت افغانستان، وزیر و وزارت بنام امور زنان، زینتالمجلسهای پارلمانی و ان.جی.او.یی و بالاخره امریکا و غرب که یکی از دستاویزهای تجاوز شان به افغانستان مسئله حقوق زن بود، را نمیگیرد.
امریکا و متحدانش ده سال قبل افغانستان را زیر نام ریشه کنکردن تروریزم، القاعده و طالبان اشغال نمودند و براساس آمار جمعاوری شده بوسیله پروفیسر مارک هرالد، فقط در طی چند ماه اول بمباران، برابر با کشتهشدگان یازدهم سپتامبر نیویارک از غیرنظامیان افغان انتقام گرفتند. خواست اکثریت مردم به جان آمده افغانستان واژگونی حتمی رژیم وحشت و جنایت طالبی بود اما نه به قیمت از دست دادن استقلال کشور شان. «راوا» فقط چند روز بعد از شروع حملات امریکا طی اعلامیهای اظهار نمود: «مسئله اصلی در برابر مردم افغانستان ریشهکن کردن یکبار و برای همیشه طاعون طالبان و القاعده ـ هرچند در رویش و جان گرفتن آن هیچ سهمی نداشتهاند ـ و ایجاد دولتی مبتنی بر ارزشهای دموکراسی است... بنابرین هموطنان ما باید دست به کار شوند، باید در هر سطحی مقدور به مقاومت و قیامی سرتاسری جهت روبیدن طالب و اسامههای شان بپاخیزند.» صدا و خواست «راوا» یکجا با مردم افغانستان این بود که حاکمت طالبی باید با خیزش و مبارزه سرتاسری خود مردم افغانستان سرنگون شود نه بوسیله لشکرکشی متجاوزان خارجی.
اما دولت امریکا و ناتو که به خاطر اهداف نظامی، اقتصادی و استراتژیک شان بهانهای برای لشکرکشی و حضور دایمی در افغانستان را جستجو میکردند، مصایب و رنج های دردناک زنان افغانستان را مورد سوءاستفاده قرار داده به افغانستان آمدند و ده سال تمام است که به موش و پشک بازی با طالبان مشغولند. اینان بعد از ریختن خون هزاران زن و کودک و پیر و جوان بیگناه ما حال بازی خاینانه جدیدی را زیر نام «صلح و مذاکره» با طالبان آغاز نمودهاند؛ ابتدا آنان خونخواران طالبی را به «میانه رو» و «تندرو» تقسیم کردند و حال تا جایی پیش رفتهاند که جو بایدن معاون رییس جمهور امریکا اعلام کرد که «طالبان دشمن ما نیستند!». این کاملا درست است، طالبان بعنوان پروژه امریکاییای که بوسیله آی.اس.آی عملی گردید، هرگز دشمن امریکا نه بلکه دشمنان خونی مردم ما و آزادی، زنان، دموکراسی و عدالت اند.
اولین قربانیان معامله با طالبان جانی زنان کشور ما اند. دولت مافیایی ـ پوشالی کرزی با مرعی نمودن قوانین قرون وسطایی برای زنان، زمینه را برای پیوستن طالبان، این نوکران پاکستان به دولت شان مهیا میسازند. تازهترین نمونه این قوانین ضدانسانی، اعلامیه نهاد سرکاری و مزدوری به نام «شورای علمای افغانستان» بود که رونویسی از قوانین دوران جهالت و توحش طالبان است و کرزی نیز با بیشرمی آنرا مورد تایید قرار داده است.
دولت متجاوز امریکا یکبار دیگر ادعای همیشگی «راوا» را ثابت میسازد که این کشور در جنگ با مردم افغانستان و در صلح با جنایتکاران قرار دارد. تاریخ سیاه و خونین دولت امریکا نشان میدهد که آنان همیشه حامی خاینترین رژیمها، عناصر و نهادها بودهاند و برای سرنگونی حکومتها و جنبشهای مردمی توطئه چیدهاند. در افغانستان هم برای امریکا مهم نیست که چگونه دولتی روی کار میشود، مهم این است رژیمی متشکل از میهنفروشان برپا و لگامش بدست امریکا باشد و از ایجاد پایگاههای دایمی نظامیاش حمایت نماید؛ اجازه دهد تا از خاک افغانستان برای محاصره و کنترول روسیه، چین، ایران، پاکستان و هند استفاده نماید؛ بگذارد تا افغانستان محلی شود که امریکا و سایر امپریالیستها که از آن برای سرکوب هرگونه جنبشهای مردمی و انقلابی در منطقه سود برند و در مجموع دولتی که حافظ منافع امریکا و دیگر متحدانش باشد. حال اگر در راس همچون دولتی جنایتکاران طالب یا جنایتکاران ائتلاف شمال یا کدام نیروی جنایتکارتر از اینان هم باشد و بر مردم افغانستان ستم و استبداد روا دارند، برای امریکا و ناتو بیارزش است.
کرزی مانند هر حاکم پوشالی دیگر تمام نیرو و توان خود را در راه پیاده کردن اهداف و سیاستهای باداران خارجیاش بخصوص امریکا بکار میگیرد تا بیشتر برای شان کارآمد جلوه کند و رژیم فاسدش عمر بیشتری داشته باشد. برگزاری جرگه عنعنوی یکی از تلاشها در این زمینه بود که با گردآمدن چند جاسوس، خاین و وطنفروش که ذرهای از غیرت و حس وطندوستی در وجود شان نیست به حضور دراز مدت امریکا و پایگاههایش صحه گذاشته و آن را «قانونی» ساختند.
مصارف بیحد و مرز جنگ افغانستان، عراق و لبیی، بحران عمیق اقتصادی در جوامع سرمایهداری و جنبشهای عظیم مردمی ضد جنگ و ضد سیستم سرمایهداری در کشورهای غربی، امریکا و دیگر امپریالیستها را ناگزیر میسازد تا با عوامفریبی ملتهایشان را گول زنند و در جاهایی نیروهای نظامی شانرا محدود نموده در عوض ملتهای دیگری را مورد حمله قرار داده زمینه چپاول شانرا مهیا سازند. ما تازهترین نمونهاش را در لیبی دیدیم که آن کشور را به مخروبه مبدل کرده یک رژیم بنیادگرا از نوع طالبان وحشی را بر مردم فقیر آنجا تحمیل نمودند.
امریکا و ناتو هرچند از خروج نیروهایشان در ٢٠١٤ سخن میزنند اما این فقط محدود سازی نیروهاست و نه خروج کامل. اینان که حال در تلاش عقد پیمان با نوکران افغانیشان برای ایجاد پایگاههای دایمی اند، هرگز افغانستان را بنابر موقعیت مهم استراتژیکش در آسیا ترک نخواهند کرد مگر اینکه مثل انگلیسها و روسها، به زور بازوان ملت ما همراه با چاکرانش مجبور به فرار ذلتبار گردند.
بعد از دهسال کشتار و ویرانی، امریکا و ناتو کشور و دولتی را به مردم ما میگذارند که اکثریت ارکان آن در دست جنایتکاران ائتلاف شمالی، طالبی، گلبدینی و جاسوسان دستگاههای خارجی میباشند؛ کشوری که در دنیا مقام دوم را در فساد اداری داراست؛ کشوری که باوجود سرازیر شدن میلیونها دالر کمک به علت حاکمیت دزدان بزرگترین تولیدکننده موادمخدر در دنیا میباشد با تخمینا دو ملیون معتاد؛ کشوری که حدود نیم ملیون بیجا شدگان داخلی و هنوز بالاترین تعداد مهاجرین را در دنیا دارد؛ کشوری که از حدود ٢٧ میلیون نفوسش هفت میلیون آن از گرسنگی رنج میبرند. کشوری که عناصر منفور و میهنفروشی نظیر فهیم، خلیلی، عطا، فاروق وردک، رحیم وردک، اسماعیل خان، انورالحق احدی، سپنتا، کریم خرم، هادی ارغندیوال، دوستم و بیشمار آدمکشان و چپاولگران تمامی پستهای کلیدیاش را در دست دارند و بر ملت ما ستم و استبداد روا میدارند.
باوجود تمامی خیانتهای امریکا و غرب، یک مشت روشنفکران و به اصطلاح تحلیلگران مزدورپیشه و وجدان باخته همه روزه از طریق مطبوعات سرکاری برای حضور دایمی امریکا در کشور ما رجزخوانی و با عوامفریبی تبلیغ میکنند که گویا خوشبختی و بهروزی ملت ما به عقد پیمان نظامی با امریکا وابسته است و تنها در صورت موجودیت پایگاههای دایمی امریکا در کشورماست که میشود صلح، ثبات، آرامش و خوشبختی به مردم و بخصوص زنان ما به ارمغان آید. این روشنفکران که دالر امریکا چشمان شان را کور و وجدان شان را آلوده ساخته است، نمیتوانند و یا نمیخواهند که میزان جنایات و ویرانگریهای امریکا و جواسیس افغانش را ببینند. اینان شاید زمانی به خود میآمدند که عزیزان خود شان بوسیله عساکر قسیالقلب امریکایی و ناتو به قتل میرسیدند و بعد بر اجساد شان میشاشیدند و یا انگشتان شان را قطع کرده به مثابه نمونه نزد خود نگه میداشتند. اینان خود را به خریت میزنند و نمیخواهند این درس مهم تاریخ را درک کنند که هیچ ملتی با توسل به یک نیروی بیگانه و آن هم از کشوری چون امریکا که تاریخش با خون بیشمار ملتهای دیگر آغشته است، به رستگاری نمیرسد مگر اینکه مردم خود به خاطر کسب آزادی و حقوق شان متحد شده با نثار خون شان به این ارزشهای والا دست یابند.
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) یکبار دیگر به مناسبت روز جهانی زن به تمامی زنان افغانستان اعلام مینماید که رهایی ما و شما از چنگال اشغالگران خارجی، مافیای ائتلاف شمال، طالبان وحشی و دیگر زنستیزان فقط با همبستگی و مبارزه خود ما میسر است و بس. ناممکن است که خشونت خانوادگی، تجاوز جنسی، لت و کوب و خودسوزی زنان را با گرفتن یک سمینار و بحثهای ان. جی. اویی پایان بخشید، اینها و صدها بدبختی دیگری که دامنگیر مردم و مخصوصا زنان کشور ماست فقط و فقط با متشکل شدن شان در یک جنبش ضد بنیادگرایی، ضد اشغال و مرکب از تمامی ملیتها و اقوام افغانستان ممکن میگردد.