وقتی کرزی، فهیم را به عنوان معاونش اعلام داشت «رادیو آزادی» به نقل از خبرگزاری فرانسه در ۵ می ۲۰۰۹ از قول دیپلماتهای غربی در کابل گفت: «فهیم در جنگهای سه دهه اخیر افغانستان در یک سلسله فعالیتهای جنایی از جمله اختطاف اشخاص به منظور به دست آوردن پول و انواع تخطیهای حقوق بشر متهم میباشد. به عقیده کایایدی نماینده خاص ملل متحد در افغانستان رییس جمهور کرزی با انتخاب فهیم همچو معاونش اعتبارش را در جوامع بینالمللی و افغانستان از دست خواهد داد... کایایدی در چندین ملاقات اخیری که با آقای کرزی داشت از او خواهش نمود تا فهیم را به حیث معاون رییس جمهور انتخاب نکند. بعد از آن که کرزی نامزدیاش را اعلام نمود، کایایدی بیان داشت که او حقیقتاً از این انتخاب کرزی متاثر است و عکسالعملهای بین المللی در برابر این انتخاب کرزی خیلی جدی خواهد بود و نگرانی کایایدی در حلقههای دیپلماتهای غربی در کابل از حمایت گستردهای برخوردار شد. سازمان ملل متحد آرزو داشت که جنگسالاران افغانستان صحنه را برای نیروهای جوان و مدرن ترک خواهند گفت.
دیپلماتهای بینالمللی روز دوشنبه ۴ می ۲۰۰۹ به خبرنگاران اظهار داشتند که آقای فهیم و افرادش همه جز گروههای نیرومند جنایی میباشند که در اختطافهای اتباع خارجی در کابل، تاراج بانکها، حمل و نقل سلاح و مواد مخدر دست دارند. آقای فهیم در ۲۰۰۲ میلادی دستور قتل داکترعبدالرحمن وزیر هوانوردی را صادر نموده و در قتل صدها تن از گروه رقیب در میدان هوایی کابل که در اوایل سالهای ۹۰ به وقوع پیوست، دست داشته است. این ادعا تا حال ثابت نگردیده اند.
و رویترز نوشت: براد ادمز مدیر بخش آسیایی سازمان نظارت بر حقوق بشر گفت: کرزی با این انتخابش به افغانستان اهانت کرده است. فهیم یکی از بدنامترین جنگسالاران به شمار میرود که دستهایش به خون تعداد زیاد افغانها در جریان جنگ داخلی آلوده میباشد.»
آیا واقعاً دنیا به آخر رسیده و قیامت شده که حامد کرزی دستنشانده، جنایتپیشهای امالفساد و بدنام در سطح عالم را معاونش انتخاب کرده؟ آیا این جانور بیشاخ و دم ناگهان از کرات دیگر راهش را به زمین گشوده و دیپلماتهای غربی و مخصوصاً آقای کایایدی او را نمیشناختند و اظهار نظر شان درباره او منطقی و صادقانه است؟
نه، متاسفانه چنین نیست. فهیم جنایتکار را همهی دیپلماتها، سازمانهای حقوق بشر، ملل متحد، امریکا و متحدان، به خوبی میشناسند. اینان خالق جمعیت اسلامی و رهبرانش احمدشاه مسعود، ربانی، داکتر عبداله، قانونی و شخص فهیم اند. اینان مسعود را «قهرمان ملی» و فهیم و غیره را «همرزمان قیادی آمر صاحب» نامیدند! حالا کمال ریاکاری است که پس از سالها سکوت در مقابل جنایتهای او و یارانش ناگهان بر او میتازند؛ کمال ریاکاری است که از میان باندها و شاه مهرههای جنایتکار جهادی تنها یک مهره کثیف را کاغذ تشناب ساخته و خون را از سر و روی برادرانش میشویند.
کودکان ما هم از امریکا و ملل متحد و کای آیدی خواهند پرسید:
مگر در پیکر افغانستان اشغال شده تنها یک زخم بو گرفتهی خطرناک وجود دارد به اسم فهیم که اگر برداشته شود، کار محو طالبان و هروئین و هر بلای دیگر به خوبی پیش رفته و خورشید دموکراسی و انتخابات و بازسازی و ترقی در افغانستان فروزان میشود؟ مگر این شما نبودید که، فهیم «رهزن، اختطافگر، جنایتکار» و... را «وزیر دفاع» ساختید؟؛ مگر این شما نبودید که توسط عامل تان آقای کرزی، او را «مارشال» گفتید؟ اگر بگویید نه و این تصمیم خود کرزی بود، سوال میشود که چرا به این تصمیم خاینانه و مسخره دستنشاندهی تان حتی از آن انتقادهای «دیپلماتیک» متظاهرانه ننمودید؟؛ وقتی او به اقرار خود تان داکتر عبدالرحمن را کشت، چرا گذاشتید کماکان در سمتاش باقی بماند؟؛ وقتی فهیم، محصل بیناموسی مثل خودش به نام جیحون را در پناه گرفت، چرا صدایی از شما بلند نشد؟؛ شما که خود معترفید این خاین اوباش مسلحاش را دارد، چرا تا به حال به او نگفتید که افغانستان در اشغال شماست و او به مثابه یک نوکر درجه دوم باید حدش را بشناسد؟؛ و...
جانب سیاهتر ریاکاری شما با مردم دنیا و افغانستان اینست که از یکسو ظاهراً «مارشال» صاحب را طلاق میدهید ولی از سوی دیگر از کاندید شدن همزاد خونپر و خاین او داکتر عبداله برای ریاست جمهوری حمایت مینمایید و در باره جنایتهای او لب از لب نمیگشایید؟ چرا گذاشتید همزاد پلیدتر دیگرش یونس قانونی به ریاست ولسی جرگه تکیه زند؟ چرا جنایتکاران و قاچاقبران مشهور و نزدیکترین همباند های فهیم نظیر عطامحمد، جنرال داوود، ظاهر اغبر، حاجی الماس، انجینر عارف و دهها هیروئین سالار از این نوع در مهمترین سمتها گماشته میشوند؟ آقای کایایدی چرا از وجود ۹۵ در صد تروریست و قاچاقبر در پارلمان که اغلب از نوکران فهیم، سیاف، قانونی، عبداله، ربانی و محقق به شمار میروند، «متاثر» نشدید و به کرزی اندرز ندادید که «رأی اعتماد» گرفتن وزیرانش از چنین پارلمانی به دولتاش «مشروعیت» نه بلکه داغ ننگ کمایی میکند، پارلمانی که در آن سیاف، محقق، ربانی و سگهای شان به ملالی جویا به رذیلانه ترین شکلی میتازند اما اجازه نمیدهد پیرم قل، گلابزوی، حاجی الماس، حاجی پاینده محمد، جنرال علومی، ملاراکتی و همه خاینان بدذات از این قبیل به خاطر جنایتهای شان مورد تحقیقی ساده قرار گیرند؛ اجازه نمیدهد که به رسوایی قاچاقبریهای ضیا مسعود، قانونی، عزت الله واصفی، برادران حامد کرزی و دیگر سلاطین هیروئین و مافیای اقتصادی افغانستان در دوبی و اروپا و امریکا که منابع غربی هم بار ها تایید کرده اند، حتی اشاره ای گذرا شود.
آقای کایایدی، شاید مردم ما شما را به مثابه یک دوست در خاطره های شان به یاد میداشتند اگر به ملل متحد اظهار میداشتید که: «من حاضر نیستم در خدمت دولتی باشم که رییساش با بیشرمی بینظیری خاینانی کثیف چون اسماعیل، انورجگدلک، سرور دانش، خدایداد، صباوون، فاروق وردک، جبارثابت، عبدالسلام عظیمی، داکترامین فاطمی، امیرسنگین، حنیف اتمر، کریم خرم و سایر تروریستهای مافیایی جهادی و خلقی و پرچمی را در راس امور نصب کرده است؛ من حاضر نیستم با دولتی کار کنم که تمامی وزیران، والیان، سفیران و جنرالهایش یا از گردانندگان یا از پادوان باندهای آدمکش میباشند و مشغول مکیدن خون و ارتکاب خیانت به مردم بینوا و درد دیده بوده و از سلول سلول بدن شان بوی اختلاس و هرزگی بالاست؛ من کارکردن با دولتی را که علناً از تجاوزکاران به زنان و انفاذ قوانین ضد زن دفاع مینماید، شرکت در خیانت به زجر دیدهترین مردم روی زمین میدانم.»
کاش شما به کرزی شیرفهم می کردید که استهزای مردم هم اندازهای دارد و نباید یک وزیر یا والی یا قومندان پلیس خاین و فاسد را به جای وزیر، والی و قومندان خاین و فاسد دیگر منصوب نموده و نامش را «اصلاحات» بگذارد؛ کاش گوش او را تاب میدادید که به انتخاب افراد دزد و خاین و بیکفایت منحیث شاروال خاتمه دهد؛ داراییاش را ده هزار دالر قلمداد نکند که سگ و پشک ملکش هم بر او خواهند خندید که پس صدها هزار یا ملیونها دالر مصارف به اصطلاح کارزار انتخاباتیاش را با شورنخود فروشی فراهم خواهد کرد؟ حیف که نخواهید دانست که تعیین اماناله گذر از چاقوکشان مشهور داکتر عبداله و قانونی، منحیث رییس پلیس کابل، برای مردم ما، کمتر از معاون ساختن فهیم تحقیرآمیز و شکنجه آور نبود. لیکن حامد کرزی بیدریغ و بیخیال این خیانتها را مرتکب شده و میشود زیرا مطمین است که هیچکدام از این تصامیم خاینانهاش با نیات و نقشه های کاخ سفید برای افغانستان دربند و خونچکان مغایرتی ندارند. ضمناً کاش «متاثر» میشدید زمانی که پارلمان قانون برائت بخشیدن جنایتکاران جهادی، گلبدینی، طالبی، پرچمی و خلقی را پاس کرد. این، مادر خیانتهای پارلمان مافیایی بود، خیانتی که امریکا و متحدان و ملل متحد آن را ثمرهی شکفتن گل «دموکراسی» در افغانستان دیده و برایش پای کوبیدند. به همین دلیل بود که «راوا» داد و فغان غرب علیه «قانون احوال شخصیه» آصف محسنی و سایر سران جهادی تبهکار را نیز هیاهویی عوامفریبانه و خاک زدن به چشم مردم دنیا ارزیابی کرد. زیرا مادامی که سلطهی فاشیستهای مذهبی از افغانستان برچیده نشده چه اینچنین قوانین پاس گردند چه نگردند، عملاً ضد انسانیترین و وحشیانهترین ستمها بر زنان این کشور روا داشته میشود و هر زمانی هم که ضرورت بدانند دهها و صدها قانون از این گونه را به منصه اجرا میگذارند.
اکنون هم شما آقای ایدی و دیپلماتهای بسیار دانشمند و محترم، به جای تنهی کلفت درخت مافیای جهادی به برگها و شاخکهای آن میچسبید. درست مانند صبرینا ثاقب و احمد بهزاد و سایر ایادی دژخیمان جهادی که تعیین فهیم را وقیحانه «ضربتی به دموکراسی» میخوانند (گویی دموکراسی با سلطه سیاف، قانونی، محقق، ربانی، خالد فاروقی و بقیه سرتبهکاران در ولسی جرگه تامین است!)، شما هم با پس و پیش شدن یک اهریمن از چند ده اهریمن «جبهه ملی»، از سرنوشت «دموکراسی» اظهار «نگرانی» می نمایید. چنانچه گفتیم شما، کریم خلیلی، احمد ضیا مسعود، ربانی، قانونی، عبداله، سیاف، محقق، ربانی و دیگر سرباندهای خاین را نمیبینید و توفانی را بر ضد یکی از یاران اینان برپا کرده اید. فهیم جانی جزیی از کل سیستم متعفن بیش نیست. گیریم کرزی بنابر هر عوامفریبی و مداریگری، عذر فهیم را بخواهد، آیا با ادامه حیات خاینان فوقالذکر در افغانستان، خیانت و فساد از این سرزمین رخت برخواهد بست؟ آیا آقای کرزی تا به حال مکرر در مکرر ثابت ننموده که حیات و مماتش را در گرو پشتیبانی امریکا و جلادان بنیادگرا میداند؟ پس اگر فهیم جنایتکار خانهنشین نه که همچون برادرش صدام حسین، حلق آویز هم شود، ذرهای فایده به حال وحشتناک مردم ما نخواهد داشت زیرا برادران دینی این شرفباخته قدرت را در دست دارند و پیدا و پنهان با روسیه و رژیم خون آشام ایران در پیوند اند تا در روز مبادا، روزی که مثل القاعده و طالبان به روی امریکا بپرند، آن را به کار گیرند.
«راوا» انتخابات قبلی را ضد دموکراتیکترین و کاذبانهترین انتخابات در دنیا نامید. و اکنون هم که امریکا و متحدان دومین بازی انتخابات را در کشوری اشغال شده راه میاندازند که مردمش از فرط گرسنگی فرزندان شان را میفروشند، معتقد است که این مضحکه، ضد دموکراتیکتر و پر از تقلب تر از گذشته خواهد بود زیرا «دولت» متعلق به تروریستهای جهادی تحکیم شده و پول و تفنگ و امکانات بیشتری در اختیار دارند تا انتخابات را به نفع خود بچرخانند. اگر کمسیون انتخاباتی واقعاً مستقل و غیر وابسته به نظام مافیایی می بود چطور ممکن بود میرویس یاسینی و جبار ثابت هردو از آدمکشان کثیف گلبدینی، لطیف پدرام تجاوزکار و جمعیتی، حبیب منگل از شکنجه گران پرچمی خاد، اشرف غنی احمدزی جاسوس کار کشتهی «سی آی ای» و دشمن مردم هزارهی ما، هدایت امین ارسلا معروف به بازوی «آی اس آی» در رژیم کرزی، اکبر بای که حتی تجاوز بر خود و خانوادهاش توسط همدستان جنایتکار و جاسوس سابقش دوستم و لطیف پدرام را به خاطر شهوت به قدرت رسیدن با بیغیرتی خاصی نادیده گرفت، و دهها نامزد دیگر از همین قماش، را ثبت نماید؟ صرفاً قبول نامزدی قاتلان کثیفی مثل داکتر عبداله، میرویس یاسینی و شهنواز تنی کافیست که هرگونه بیطرفی «کمسیون مستقل انتخاباتی» و آزاد بودن تمام جریان انتخابات امسال زیر سوال برود.
مشهور است که موسولینی مقارن انتخابات در ایتالیا به تمام فیلسوفان دستور داد تا زیر یک سقف گرد آمده و فلسفهای ببافند تا بر اساس آن حزبش در انتخابات برنده شود. اما به نظر می رسد حامد کرزی و خاینان پیرامونش بیشتر از آن وقیح اند که به پیروی از آن پدر معنوی خود، به ظاهر سازی و فلسفه بافی متوسل شوند. اینست که با بیشرمی نفرت انگیزی مجدداً فهیم و خلیلی را منحیث معاونان رییس جمهور، اعلام مینمایند و از سایر دژخیمان مردم نیز میخواهند به میدان «رقابت» آیند تا بازار «انتخابات» را پر رونق و شدیداً «دموکراتیک» و گرم نشان دهند حال آنکه کیست نداند که رییس جمهور افغانستان از وقت در واشنگتن تعیین شده است.
جای گله و گذاری نیست. هیچ عقل سلیمی انتظار ندارد که در کشوری اشغالی و آلوده شده توسط نیروهای خارجی و انواع لاشخوران بنیادگرا، انتخابات آزاد و عادلانه باشد. احتمال دستکاری در انتخابات از هم اکنون چنان رسوای عام خاص شده است که حتی سیماسمر سرکاری و وحدتی و کمسیون «مستقل» حقوق بشرش نیز از تقلب در آن مستانه سخن میگوید!
با در نظرداشت آنچه گفتیم و در گذشته هم گفته بودیم، «راوا» از امریکا و از شما آقای ایدی میخواهد لطفاً ما را به حال خود بگذارید؛ چرا که امریکا و متحدان و در نتیجه ملل متحد، حمایت از جنایتکاران جهادی را وظیفه مقدساش پنداشته و میخواهد آنان به اضافه عمال پیر و جوان «سی آی ای» همیشه در افغانستان مسلط بمانند؛ چرا که امریکا به خاطر داشتن بهانهی حضور در افغانستان قصد ندارد بیخ مخلوقات القاعدهای و طالبانش را بکند؛ چرا که امریکا با تف کردن به مفهوم دموکراسی در افغانستان میخواهد طرح شوم ایجاد دولتی با شرکت تمامی باندهای جنایتکار مذهبی به شمول حزب اسلامی، که امریکا بر سر رهبر تیزاب پاشش گلبدین جایزه مانده بود، و میهنفروشان پرچمی و خلقی را متحقق سازد که نابخشودنی ترین خیانت ممکن اداره آقای اوباما به وطن ماست؛ و چرا که امریکا و ناتو از ۲۰۰۱ تا حال افغانستان را به آزمایشگاه کشنده ترین سلاحها بدل کرده و دهها برابر بیشتر از وحوش طالبی، مردم بیگناه و بی دفاع ما را بیرحمانه و متکبرانه به قتل رسانیده و میرسانند و بعد هم با خونسردی عذابدهندهای به انکار یا توجیه این کشتارها میپردازند؛ چرا که برای آقای اوباما و ادارهاش، دولتها، احزاب و افراد صرفاً به همان میزان ارزش دارند که پاسدار منافع و مطیع اوامرش باشند و این که آنها چقدر ضد دموکراسی، فاسد، جنایت پیشه و ضد ملی اند، کوچکترین اهمیتی ندارد و ازین رو جای تعجب نیست که امریکا آدمکش هایی مثل غیرت بهیر را با گلباران از زندان رها ساخت و امروز با تروریست های گلبدینی همایون جریر و داوود عابدی سرگرم گفتگو های دوستانه به منظور دلجویی از گلبدین و معامله مجدد با این دراکولای تشنه بخونتر از فهیم میباشد.
خواهید گفت اگر امریکا بیرون شود، تروریستهای طالبی قدرت را به دست میگیرند. خواهش میکنیم، برای ما دل نسوزانید. اگر امریکا دشمن طالب و فکر طالبی میبود باید ایدئولوگهای طالبان را از امریکا و مراکز علمی آن رانده و راساٌ در کنار نوریگا مینشاند. مردم افغانستان مانند سایر ملل مشتاق آزادی و دموکراسی و عدالت و رفاه اند. اکثریت مردم ما طالبان را متعلق به قرون وسطی میدانند و به هیچ قیمتی حاضر نخواهند بود حاکمیت آنان را تحمل کنند. طالبان داغ ننگی بر انسانیت و مایه بدنامی مردم ما به شمار میروند. خواست امریکا از طریق پاکستان بود که این مزدوران به جای اراذل «ائتلاف شمال» بر مردم ما تحمیل شدند.
آقای براد ادمز، مردم ما نه فقطً تعیین فهیم بلکه بیشتر از آن فکر تشکیل دولت از مافیای «جبهه ملی» و طالبی و گلبدینی را «اهانت به افغانستان»، اهانتی فاجعه بار و نابخشودنی میدانند. اعتبار «سازمان نظارت بر حقوق بشر» در کشور ما منوط به افشا و محکوم ساختن این ظالمانه ترین توطئه دولت امریکا علیه مردم مجروح افغانستان خواهد بود.
آقای کای آیدی، به امریکا و دیپلماتهای غربی بگویید از ادامه این شیطانیترین و دردناکترین اهانت به مردم ما دست بردارند.